پیامبری با معجزه شتر
َلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ
إِبْرَاهِيمَ وَأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ
بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
آیا خبر کسانی که پیش از آنها بودند، به آنان نرسیده است؟! «قوم نوح»
و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهیم» و «اصحاب مدین» [= قوم شعیب]
و «شهرهای زیر و رو شده» [= قوم لوط]؛
پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند،
(ولی نپذیرفتند؛) خداوند به آنها ستم نکرد،
امّا خودشان بر خویشتن ستم میکردند
قرآن حکیم: توبه آیه 70
اما هر کدام از این اقوام که در عصرهای گذشته وجود داشتند، هر کدام پیامبرانی
داشتند و عموما به حدی از رفاه رسیده بودند که در خود احساس غرور میکردند از
این جهت که هیچکس نمیتواند آنها را نابود کند (به عنوان مثال قوم عاد و حضرت
هود (ع) و قوم ثمود و حضرت صالح (ع)). بنابراین بخاطر انواع گناهان مانند شرک
و بت پرستی، تکذیب و به سخره گرفتن پیامبرانشان، کار بسیار ناشایست گرایش به
همجنس (قوم لوط ع)، کمفروشی (قوم شعیب ع) و انواع و اقسام ستمهایی که به خود
و مردم روا داشتند گرفتار عذاب شدند. در صورتی که همه پیامبرانشان از عذاب ستمگران
و آسایش کسانی که توبه میکردند آگاهی میدادند ولی باز هم بسیاری ایمان نمی آوردند.
از این جهت بعد از قوم نوح از قوم ثمود شروع کنیم که بخاطر نشان دادن نشانه ای
مهم (شتر ماده که کشتن آن حرام بود و کافران آن را پی کردند.) و همچنین تعیین
دقیق زمان عذاب توسط حضرت صالح (ع) داستان تکان دهنده ای است در میان اقوام قبلی.
زمان دقیق عذاب (پس از مهلت) توسط حضرت صالح (ع) اینگونه بیان شد که:
"(مهلت تمام شد!) سه روز در خانه هایتان بهره مند گردید (و بعد از آن عذاب الهی
فرا خواهد رسید)؛ این وعده ای است که دروغ نخواهد بود."(هود، بخشی از آیه 65)
فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ
(اما) آنها آن (ناقه) را از پای در آوردند! و
(صالح به آنها) گفت: «(مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانههایتان بهرهمند گردید؛
(و بعد از آن، عذاب الهی فرا خواهد رسید؛) این وعدهای است که دروغ نخواهد بود
قرآن حکیم: سوره هود آیه 65
اما داستان چگونه بود؟
حضرت صالح (ع) در میان قوم خودشون به فردی دانا
و بزرگوار و حکیم معروف بودند ولی بعد از اینکه مبعوث شدند قوم او به وی گفتند:
قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا
أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ
گفتند: «ای صالح! تو پیش از این،
مایه امید ما بودی! آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند، نهی میکنی؟!
در حالی که ما، در مورد آنچه به سوی آن دعوتمان میکنی، در شک و تردید هستیم
قرآن حکیم: سوره هود آیه 62
اما پس از تکذیب، حضرت صالح به آنها گفت:
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ
مِنْ رَبِّي وَآتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ
گفت: «ای قوم! اگر من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم،
و رحمتی از جانب خود به من داده باشد (، میتوانم از ابلاغ رسالت او سرپیچی کنم)؟!
اگر من نافرمانی او کنم، چه کسی میتواند مرا در برابر وی یاری دهد؟!
پس، (سخنان) شما، جز اطمینان به زیانکار بودنتان، چیزی بر من نمیافزاید!
قرآن حکیم: سوره هود آیه 63
شتر معجزه آسا
پس برای آنها ناقه ای (شتر آبستن) از دل کوه خارج کرد تا نشانه ای
از جانب خدا باشد و گفته شد هرگز این شتر را اذیت یا نکشید که دچار عذاب میشوید.
ویژگی های شتر صالح چه بودند؟
- از دل کوه بیرون آمد
- بدون تماس شتر نر، آبستن بود
- بسیار آب روستا را میخورد
- به اندازه نیاز مردم منطقه شیر میداد
- مردم هیچ مسئولیتی در قبال او نداشتند.
ولی قوم صالح از روی ستم، ناقه را پی کردند و کشتند. سپس حضرت صالح به آنها گفت:
فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ
(اما) آنها آن (ناقه) را از پای در آوردند! و (صالح به آنها) گفت:
«(مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانههایتان بهرهمند گردید؛ (و بعد از آن،
عذاب الهی فرا خواهد رسید؛) این وعدهای است که دروغ نخواهد بود!»
قرآن حکیم: سوره هود آیه 65
اما عذاب چگونه بود؟
ابتدا حضرت صالح
با آنها سر عذاب بحث کردند. حتی کافران نقشه هایی خطرناک هم کشیدند ولی خدا تمام
نقشه ها را تدبیر میکرد که فرمان عذاب فرا رسید. در آغاز حتی تصمیم گرفتند تا صالح
را به قتل برسانند: آنها نه گروه بودند که دور هم جمع شدند و قسم خوردند که صالح
را شبانه از میان بردارند و به بازماندگان بگویند ما از این حرکت بی خبر بودیم.
اما آنها نقشه میکشیدند و خداوند و تدبیر میکرد و نقشه ای میکشید.
قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَنْ مَعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ(47) وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ(48) قَالُوا
تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ(49)
وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ(50)
آنها گفتند: «ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفتیم!»
(صالح) گفت: «فال (نیک و) بد شما نزد خداست (و همه مقدّرات به قدرت او تعیین میگردد)؛
بلکه شما گروهی هستید فریبخورده(47) و در آن شهر، نه گروهک بودند که در زمین فساد
میکردند و اصلاح نمیکردند(48) آنها گفتند: «بیایید قسم یاد کنید به خدا که بر او
[= صالح] و خانواده اش شبیخون می زنیم (و آنها را به قتل میرسانیم؛) سپس به ولیّ دم او
میگوییم: ما هرگز از هلاکت خانواده او خبر نداشتیم و در این گفتار خود صادق هستیم(49)
آنها نقشه مهمّی کشیدند، و ما هم نقشه مهمّی؛ در حالی که آنها درک نمیکردند(50)
قرآن حکیم: سوره نمل آیات 47-50
قوم ثمود را صیحه آسمانی فرا گرفت، ولی کسانی که به حضرت صالح ایمان آورده
بودند و یا توبه کرده بودند، به همراه حضرت صالح نجات یافتند و قوم ستمگر نابود شد.
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ(66) وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ
(67) كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ (68)
و هنگامی که فرمان (مجازات) ما فرا رسید، صالح و کسانی را که با او ایمان آورده
بودند، به رحمت خود (از آن عذاب) و از رسوایی آن روز، رهایی بخشیدیم؛
چرا که پروردگارت قوی و شکست ناپذیر است! (66) و کسانی را که ستم کرده
بودند، صیحه (آسمانی) فروگرفت؛ و در خانههایشان به روی افتادند و مردند (67)
آنچنان که گویی هرگز ساکن آن دیار نبودند! بدانید قوم ثمود،
پروردگارشان را انکار کردند! دور باد قوم ثمود (از رحمت پروردگار)! (68)
قرآن حکیم: سوره هود آیات 66 تا 68
پیام پایانی و عمومی:
قوم ثمود مشرک، متکبر و ستمگر بودند.
از اینرو مورد عذاب واقع شدند. ولی مومنان و توبه کنندگان نجات یافتند.
وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (51)
وَلَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ(52)
وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ (53)
ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ (54)
خداوند فرمان داده: ((دو معبود (برای خود)
انتخاب نکنید؛ معبود (شما) همان خدای یگانه است؛ تنها از (کیفر) من بترسید!))
(51) آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست؛ و دین خالص (نیز) همواره
از آن او میباشد؛ آیا از غیر او میترسید؟ (52) آنچه از نعمتها دارید،
همه از سوی خداست! و هنگامی که ناراحتی به شما رسد، فقط او را میخوانید!
(53) (امّا) هنگامی که ناراحتی و رنج را از شما برطرف میسازد،
ناگاه گروهی از شما برای پروردگارشان همتا قائل میشوند. (54)
قرآن حکیم: سوره نحل آیه 51 تا 54
ولی
از آنجایی که خدا بسیار غفور و رحیم هست پس بسیار مهلت اصلاح و زمان برای ایمان و
توبه در طول تاریخ به اقوام ستمگر داده و پیامبران برایشان بیم دهنده آشکار بودند.
ولی بیشتر آنها از این زمان برای اصلاح استفاده نکردند و در آخر نابود شدند.
وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ(48)
و چه بسیار شهرها و آبادیهایی که به آنها مهلت دادم،
در حالی که ستمگر بودند؛ (امّا از این مهلت برای اصلاح خویش استفاده نکردند.)
سپس آنها را مجازات کردم؛ و بازگشت، تنها بسوی من است (48)
قرآن حکیم: سوره حج آیه 48